بر این باور باش که عشق و دستاوردهای عظیم، در برگیرنده مخاطرات بزرگ است. دالای لاما
بر این باور باش که عشق و دستاوردهای عظیم، در برگیرنده مخاطرات بزرگ است. دالای لاما
شما یادتون نمیاد ، توی خاله بازی یه نوع کیک درست میکردیم به اینصورت که بیسکوییت رو توی کاسه خورد میکردیم و روش آب میریختیم ، اییییی الان فکرشو میکنم خیلی مزخرف بود چه جوری میخوردیم ما
شما یادتون نمیاد ماه رمضون که میشد اگه کسی می گفت من روزه ام بهش میگفتیم: زبونتو در بیار ببینم راست میگی یا نه !
یک گلف باز نمی تواند در کار خود کامیاب شود، مگر اینکه، ضربه زدن به یک توپ کوچک را برای خود، مهمترین چیز دنیا بداند. جان اشتاین بک
♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠
اگر قلب توان تفکر می داشت از تپیدن باز می ایستاد. فرناندو پسوا
∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞
مایکل، راننده اتوبوس شهری، مثل همیشه اول صبح اتوبوسش را روشن کرد و در مسیر همیشگی شروع به کار کرد. در چند ایستگاه اول همه چیز مثل معمول بود و تعدادی مسافر پیاده می شدند و چند نفر هم سوار می شدند. در ایستگاه بعدی،
وقتی سارا دخترک هشت سالهای بود ، شنید
که پدر و مادرش درباره برادر کوچکترش صحبت میکنند. فهمید که برادرش سخت
بیمار است و آنها پولی برای مداوای او ندارند.
دختر خردسالی وارد یک مغازه جواهر فروشی شد و به گردن بند یاقوت نشانی که
در پشت ویترین بود اشاره کرد و به صاحب مغازه گفت: «این گردن بند را برای
خواهر بزرگم می خواهم. ممکن است آن را به زیباترین شکل ممکن بسته بندی
کنید؟»
چون پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ از مکه به مدینه تشریف آوردند در آن مکان درخت خرمایی بود که خشکیده بود آن حضرت هنگام موعظه کردن به آن درخت تکیه میکردند، روزی حضرت به اصحاب فرمودند: